تعیین حد و مرز در رابطه امر بسیار مهمی باشد. شاید فکر کنید تعیین حد و مرز در رابطه صمیمیت شما را زیر سوال می برد.
اما اگر بدون قائده و قانون خاصی رفتار کنیم به روابطمان آسیب خواهیم زد و ممکن است آن روابط را نیز از دست بدهیم.
متاسفانه افراد هنگامی لزوم احتیاج به حد و مرز را درک می کنند که از همان ناحیه زخم خورده باشند و احساس کنند که دیگران در حال دخالت در زندگی آنان هستند اما نمی دانند چگونه باید در کمال احترام و منطق این حد و مرزها را وضع کنند.
شاید شما نیز ندانید باید در رفتار با هر کسی چه نوع حد و مرزی قائل شوید. بهتر است در این مورد با یک مشاور مشورت کنید تا حد و مرز مناسب با آنان را به شما پیشنهاد دهد.
فایده ی تعیین حد و مرز در رابطه بین افراد
مرزهایی که تعیین می کنید در واقع مثل نرده هایی هستند که افراد دور خانه ی خود می کشند تا هر غریبه ای امکان ورود به آن را پیدا نکند. وقتی شما چنین نرده هایی را به دور خانه خود می کشید احساس امنیت بیشتری می کنید و شب ها خواب راحت تری خواهید داشت.
حد و مرزهایی که در روابط تعریف می شوند نیز شبیه چنین نرده هایی هستند که با استفاده از آنان امکان ورود افراد به حریم خصوصی شما را سلب می کند.
وقتی شما حد و مرزهایی در رابطه تعریف می کنید در واقع در حال محافظت از هویت شخصی خود هستید.
همچنین این مرزها کمک می کند تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و بفهمید در زندگی چه نیازهایی دارید. اگر متوجه شوید که افراد در حال ورود به حریم خصوصی شما هستند و هیچ کاری برای دفاع از این حریم نکنید حس حقارت می کنید و اعتماد به نفستان تحلیل خواهد رفت.
روش های تعیین حد و مرز در رابطه ای که با شریک عاطفی خود دارید
۱_لازم است بدانید که وجود این مرزها کاملا ضروری می باشد:
مشخص کردن اولویت های شما و شریک عاطفیتان اولین قدم تعین حد و مرزهاست. این مرزها می توانند جسمی (وسایل شخصی، اندام، دفتر خاطرات، پول و اشیا قیمتی) و یا عاطفی ( عزت نفس، خاطرات و احترام به والدین) باشد.
۲_ دانستن مرزهای شخصی شما با خودتان :
حتما لازم است بدانید که در این زندگی دنبال چه چیزی هستید. برای این موضوع می توانید از احساسات و افکار خود نیز کمک بخواهید.
وقتی شما نسبت به یک چیز خاص احساس ناراحتی می کنید احتمالا لازم است برای آن مرزی قائل شوید تا آرامش روانی بیشتری داشته باشید. علاوه بر آن لازم است ارزش های غیر قابل مذاکره ای مثل باورهای دینی, خانواده و اصول اخلاقی را نیز در محدوده مرزهای خود قرار دهید.
۳_درباره مرزهایی که دارید مذاکره و گفت و گو کنید :
وقتی به اصطلاح تکلیفتان را با خودتان مشخص کردید باید ارتباط برقرار کنید. شریک عاطفی شما نمی تواتد ذهن شما را بخواند و یا آن را حدس بزند پس ضروری است که درباره مرزهایتان با همدیگر گفت و گو کنید و البته مهارت گوش دادن فعال را یادبگیرید و از آن بهره ببرید.
گفت و گوی شما باید منطقی، آرام و بدون پرخاش باشد و تا هنگامی که به پذیرش کامل مرزهای طرفین نرسیده اید گفت وگو را به پایان نرسانید.
علاوه بر آن لازم است زمان خاصی را جهت صحبت کردن درباره مرزهای همدیگر قرار دهید و آن را به همدیگر یاداوری کنید. شما اجازه ندارید شریک عاطفیتان را تهدید کنید و او را بابت اشتباهاتش سرزنش کنید. اگر می خواهید درجه رابطه را بالا ببرید لازم است مهارت گفت و گو در رابطه عاطفی را بیاموزید.
۴_ عواقب و مسئولیت مرزهای خود را به عهده بگیرید
متعهد بودن و ماندن در یک چهارچوب همیشه راحت و آسان نیست و باید در این زمینه مسئولیت پذیر باشید. اگر شما نتوانید به موضوعی پیایبند باشید نباید توقع داشنه باشید شریک عاطفی شما نیز سر موضع خود باقی بماند.
۵_به خودتان اعتماد کنید :
هیچکس بیشتر از شما از درونتان مطلع نیست پس نباید به کسی اجازه دهید تا برای شما تصمیم گیری کنید. مرزگذاری باعث می شود فردیت خودتان را به رسیمتی بشناسید و به آن احترام بگذارید.
درباره چه موضوعاتی می توانیم حد و مرز تعیین کنیم؟
۱_ انتظارات کلی:
باید بدانید از رابطه چه انتظاری دارید و رابطه عاشقانه چگونه تعریف می کنید؟ در چه موقعی رابطه شما به طور کامل تخریب می شود؟ و با ادامه و بحث و گفت و گو در باب این مسائل به یک نتیجه کلی برسید.
۲_آستانه ی تحمل شما تا چه می باشد؟
به شریک عاطفی خود بگویید در چه موقعی کنترلتان را از کف می دهید؟ به عنوان مثال شما از دروغ بیزار هستید پس به شریک عاطفی خود میگویید درباره ی دروغ گویی هیچ گونه اغماضی نخواهید داشت.