مهم نیست که چرا کودک انتظار دارد شما بلافاصله درخواست او را برآورده کنید. قدم اول شما این است که تجربهای را که مبنای چنین انتظاراتی شده است، تغییر دهید.
گروهی عمل کنید. هر کسی که با کودک سروکار دارد، باید به عنوان بخشی از حل مشکل عمل کند. این افراد شامل پرستار کودک و پدربزرگها و مادربزرگها نیز میشود. هیچ چیز مانند این عبارت آشنا از پدربزرگ که میگوید «آبنبات رو بده بهش بابا!» بدخلقی کودک را ابقاء نمیکند. همه باید با نقشه شما همکاری کنند تا در نهایت، وضعیت موجود تغییر کند. اگر تمام افراد نمیتوانند همکاری کنند و یا همکاری نمیکنند، ارتباط کودک با فرد مزبور باید برای مدتی محدود شود. بدین ترتیب کودک میفهمد که والدین، از پدربزرگها و مادربزرگها متفاوتند.
تجربه متفاوت کودک با مشاور کودک
خودتان نزد کودک باشید. کودکان میتوانند به آسانی به هدیههای والدین، هنگامی که از آنها به عنوان جایگزینهایی برای حضور فیزیکی (منظور این است که خود پدر یا مادر، نزد کودک حضور داشته باشند)، یا توجه و یا جبران حرفهای تند قبل و یا راهی برای او وقت بگذارید. همیشه، زمانهایی، بهطور غیر مشروط، به او محبت و توجه کنید ـ زمانی که او آن را تقاضا نمیکند و یا از شما چیزی نمیخواهد. سپس به آن لحظههای ویژه را نیز اضافه کنید.
لحظههای ویژه میتواند خواندن یک قصه قشنگ در هنگام بازی کردن دو نفری و یا این که گفتگو در مورد وقایع روز بعد باشد. بگذارید بداند که اطرافیانش او را دوست دارند و برای دیگران ارزش دارد.
برای تغییر رفتار کودک برنامهریزی کنید
اگر میخواهید کودک رفتارش را تغییر دهد، باید ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید.
از پیش فکر کنید. هنگامی که جنجال شروع شد هر کجا که هستید برای پاسخگویی به خواستنهای کودک آماده باشید. در درجله اول، از مکانهای عمومی که در آنها چنان مضطرب میشوید که نمیتوانید با وجود نقنق کودک در مقابل خواستههای کودک مقاومت کنید، بپرهیزید. کودک باید بداند که شما جدی هستید. بنابراین، طرح جدید خود را در منزل شروع کنید. سپس قبل از رفتن به مغازه خواروبار فروشی به کودک بگویید که در آنجا تنها اشیاء موجود در فهرست را خریداری خواهید کرد. از او بخواهید که یک یا دو خوراکی دلخواهش را پیشنهاد کند و آنها را به لیست اضافه کنید. سپس در راه خواربار فروشی مشارکت او را تحسین کنید.
به گفته خود عمل کنید. قبل از رفتن به مغازه، قانون را تکرار کنید: بجز موارد موجود در فهرست، خرید دیگری انجام نخواهد شد. اگر کودک تقاضای خوراکی دیگری میکند، چند ثانیه مکث کنید تا تقاضا را بررسی کنید و سپس دلیلی ارائه دهید، مثلا: «نه، برای تو خوب نیست.» حرف خود را عوض نکنید. ممکن است روش برخورد با جُرج چهار ساله که دائما تقاضای چیزهای مختلفی میکرد، برای شما هم مفید واقع شود.
مادر جرج به او گفت که تنها میتواند در فروشگاه یک چیز را برای خودش انتخاب کند، و با هم تصمیم گرفتند که آن یک چیز کتاب باشد. برای به دست آوردن کتاب، جرج میبایست هیچ چیز دیگری را درخواست نکند و آرام روی نیمکت مغازه بنشیند. این روش موثر واقع شد.
همیشه تصمیم خود را بهطور واضح به کودک بگویید که چه چیزهایی را میتوانید بخرید و چه چیزهایی را نمیتوانید بخرید. فرض کنید که کودک شما در ساعت هفت و سی دقیقه بعد از ظهر یک شیرینی میخواهد. به چشمهای او نگاه کنید و با لحنی ثابت و دوستانه توضیح دهید که این درخواست منطقی نیست چون الآن شام حاضر میشود «ولی میتونی بعد از شام یکی بخوری».
تسلیم نشوید. هنگامی که تصمیم خود را گرفتید و به کودک گفتید، به آن پایبند باشید! حتی در صورتی که کودک داد و فریاد میکند و یا به این سو و آن سو لگد میزند، تسلیم نشوید. مقاومت خود را محک بزنید. به عنوان مثال بیایید در نظر بگیریم که شما در قسمت خروجی سوپرمارکت هستید و کودکتان تاکنون پنجاه چیز مختلف، از شیرینی تا شکلات و آدامس را در خواست کرده است. در حالی که شما در حال پرداخت بهای خرید خود هستید، کودک شروع به جیغ زدن میکند که برایم شکلات بخر. صبر کنید و دست و پای خود را گم نکنید. این یک تجربه مهم یادگیری برای هر دو شماست.
از تحسین استفاده کنید. به تدریج با رد فزاینده درخواستهای کودک و کسب صبر بیشتر در مقاومت در برابر انجام خواستههایش، سعی کنید او را سخاوتمندانه برای تلاشهایش در زمینه همکاری تحسین کنید ـ به ویژه برای قبول کردن «نه». گاهی بدون این که کودک درخواستی کرده باشد، چیزی را که کودک معمولا درخواست میکند، به او بدهید. با این حال، به این کار عادت نکنید زیرا بدین ترتیب، کودک انتظار آن را پیدا خواهد کرد و شما سر جای اولتان برخواهید گشت.
پیشرفت کودک را یادداشت کنید. بسیاری از والدین، استفاده از جدول را برای ثبت پیشرفتهای کودک بسیار مفید مییابند. رفتار مطلوب را معین کنید و سپس آن را بشمارید. کودک با پذیرفتن جواب نه و یا با اطاعت از فرامین شما نمرهای خواهد گرفت. نمرهها را با یکدیگر جمع کنید و در بیرون رفتن بعدی برای کودک جایزهای به انتخاب خودش بخرید.
یاد بگیرید که شکست نخورید
برخورد کردن با توفان بداخلاقی و رفتار ضداجتماعی کودک در اماکن عمومی، به تصمیم قطعی شما نیاز دارد. در چنین شرایط ناخوشایندی، هیچ راه حلی بهتر از قاطعیت و پایداری والدین نیست. فرض کنید که در حال صرف شام لذیذی در یک رستوران دوست داشتنی هستید. لِسلی میخواهد قبل از خوردن حتی یک قاشق از غذایش، تکه سوم کیکش را بخورد. شما میگویید: «نمیشود!» و او شروع به نق زدن میکند.
یکبار به او تذکر بدهید و در صورت لزوم او را از میز شام دور کنید؛ مثلا او را به داخل ماشین و یا اتاق خلوتی ببرید و تا هنگامی که دست از بدخُلقیاش برنداشته و قول همکاری نداده است، او را به سر میز شام برنگردانید. اگر همچنان به رفتار ناپسندش ادامه داد، مجبور خواهید شد او را به منزل برگردانید. این کار را انجام دهید؛ حتی اگر این تصمیم باعث شود که تفریح سایر بچهها متوقف شود. در چنین حالتی به بچهها قول یک برنامه دیگر را بدهید.
چمند روز بعد دوباره بچهها را بیرون ببرید و این بار لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را با همسرتان در منزل تنها بگذارید. دفعه بعد لِسلی را نیز مجددا با خودتان ببرید و به او این فرصت را بدهید که نشان دهد میتواند همکاری کند.
کودک دائما چیزها را فراموش یا گم میکند
این پیشامد که ناهار خوردن را فراموش کنیم و یا چترمان را گم کنیم، امری طبیعی است که بعضی از ما به ان عادت نیز کردهایم. کودکان به ویژه مستعد فراموشی یا گم کردن هستند که گرچه یک رخداد طبیعی است، اما در عین حال، کلافه کننده، وقتگیر و گران نیز هست. صدای کودکانهای پای تلفن میگوید: «مامان، من کفشهای ورزشیام رو فراموش کردهام، میتونی اونارو به مدرسه بیاری؟» یا این که: «کتاب ریاضی من کجاست؟ یادمه که اونو به خونه آوردم.»