آیا کودکان دبستانی به اندازه نوجوانان محرومیت از خواب دارند؟

در این صورت، آیا آنها باز هم باید زودتر شروع به تحصیل کنند؟

توصیه های موجود در مورد میزان خواب کودکان سنین مختلف باید براساس اتفاق نظر حکم های متخصصان باشد. گروهبندی های سنی اساساً مطلق هستند و برای هر گروه سنی دامنه های سنی پیشنهاد می شود که حاکی از تفاوت های فردی در نیاز به خواب است. غیر از دانستن آنکه کودکان سنین بالاتر به طور متوسط ساعات خواب کمتری در مقایسه با خردسالان دارند، فقط تقریب های حدودی معطوف به نیاز به خواب شده است. من به تازگی نتایجی از مطالعات فراتحلیلی را خلاصه وار تلخیص کردم، یافته های این مطالعه که از ابزارهای سنجش عینی استفاده کرده بود نشان داد که میانگین محرومیت از خواب برای تمام رده های سنی نشان از سیر نزولی کمتر از اتمام بازه های سنی توصیه شده داشت (گلند و همکاران،2018).

برای مطالعه بیشتر:

تنظیم خواب نیمروز کودکان

چگونگی برخورد با رفتارهای کودک در هنگام خواب

در مطالعه ای جدید گروبر و همکارانش(2018) ذکر کردند که توصیه های خواب توسط مؤسسه ملی خواب(NSF) برای کودکان دبستانی و متوسطه یک طور است؛ 9تا11ساعت. اما وقتی آنها خواب کودکان سنین 6تا11سال را به طور عینی در هفت شبانه روز پی در پی هفتگی در طی سال تحصیلی اندازه گرفتند دریافتند که کودکان سنین بالاتر درطیف سنی مذکور محرومیت از خواب کمتری داشتند. برای مثال؛ تنها3/51درصد از کودکان سنین 10و11سال نه تا ده ساعت را در تختخواب سپری کردند.  سنجش های اکتی گرافیک “خواب واقعی” نشان داد حتی کودکان سنین پایین تر در هر طیف سنی ساعات خواب توصیه شده را می خوابند.

حال این سؤال باقی می ماند: کودکان بزرگتر خوابی کمتر از توصیه های صاحبنظران دارند یا اینکه خیل عظیمی از کودکان دبستانی به اندازه کافی نمی خوابند؟ واقعاً هیچ جواب قطعی برای این سؤال وجود ندارد اما نظر من روی تفسیر بعدی است. من شیفته نظر ایرادشده زیر توسط گروبر و همکارانش شدم:

“جمعاً یافته ها نشان می دهد که تغییرات از قبل مفروض ایجاد شده در نوجوانی با شروع دوران بلوغ در عوض می تواند در کوچکترها یعنی کودکان مدرسه رو نیز دیده شود. خواب کودکان پایه سوم و چهارم در مقایسه با همتایان کوچکتر خود دچار تأخیر زودهنگام و تغییرات فشرده تری است و این وضع در بین کودکان پایه های پنجم و ششم حد افراطی تری به خود می گیرد “. از زمان مطالعات ره گشای دکتر ماری کراسکادون در دهه 1980 که واقعاً به صورت یک قاعده کلی و علمی برای خواب درآمده است از این جهت که نوجوانان رسیده به سن بلوغ فاز تأخیری و دشواری در به خواب رفتن را تجربه می کنند. به دلیل آنکه مدارس متوسطه صبح خیلی زود شروع می شوند، فرض بر این است که نوجوانان دچار محرومیت از خواب مزمن شوند.

این مفروضات یک مؤسسه علمی برجسته برای جنبش سریع در به عقب انداختن زمان شروع مدارس متوسطه است. همانطور که قبلاً نیز مستند کرده ام، نواحی تحصیلی سیاستگذار در امر آغاز به کار دیرتر مدارس متوسطه تلنگری زده اند بر برنامه های ایاب و ذهاب دبستان آنچنان که مدارس ابتدایی زودتر شروع شوند. تحقیقات خیلی کمی در اثربخشی یا عدم اثربخشی شروع زودهنگام مدارس ابتدایی و در نتیجه کمتر خوابیدن و نیز تحقیقات کمی در تعیین اینکه عملکرد تحصیلی ضعیف ناشی از بیخوابی است یا خیر، صورت گرفته است.

منبع  : کودک و نوجوان-مسئله کلاس های صبح زود در کودکان دبستانی