شکایت کردن می تواند همانند یک مشکل بی اهمیتی باشد، یا موردی که جدی نمی باشد. همچنین شکایت اتفاقی هیچ نوع مشکلی را ایجاد نمی کند – در واقع، بیان کردن احساسات منفی در برخی مواقع مثبت و سالم می باشد، در صورتی که این مورد به صورت ثابتی در زندگی شما صورت بگیرد، می تواند بر روی رابطه شما تاثیرگذار باشد.
شکایت کردن مداوم در مرحله اول می توانید یک فضای منفی را در یک رابطه ایجاد کند. فردی که از وی شکایت می شود، می تواند احساس خستگی، افسردگی یا – در صورتی اظهارات بیان شده، به صورت مستقیم نسبت به وی باشد – منجر به آسیب زدن به عزت نفس یک فرد شود. حتی ممکن است که آنها در نهایت به وضعیت "شکایت متقابل" برسند: دو فرد عصبی و خشمگین با یکدیگر برخورد کنند و روابط موجود به یک میدان جنگ تبدیل شود.
شخصی که شکایت می کند ممکن است به این احساس دست پیدا کند که خودش می خواهد به یک توافقی دست پیدا شود، ولی شنیده نمی شود. این شرایط می تواند خسته کننده و منزوی کننده باشد.
چرا شکایت می کنید؟
در صورتیکه این احساس را داشته باشید که شکایت کردن منجر به ایجاد یک مشکل در رابطه شما شده است، باید در مرحله اول بر روی این مورد فکر کنید که چرا شکایت می کنید؟ چه چیزی منجر به ایجاد ناراحتی در شما شده است؟
یکی از ریسک های مربوط به این عادت عبارت از این است که ما موارد موجود در ذهن خودمان را بیان نمی کنیم: ما فقط با این هدف از موارد موجود شکایت می کنیم که موارد آزار دهنده را از بین ببریم. ولی معمولا یک دلیل اصلی در رابطه با احساسات منفی وجود دارد. در صورتی که بخواهید مشکل موجود را حل کنید، شناسایی این مورد اهمیت زیادی خواهد داشت.
در برخی از مواقع با صورت گرفتن تغییرات مهم در زندگی ما، ریتم های موجود در زندگی ما از بین می روند. این موارد می توانند تغییرات مثبت و منفی باشند، همانند: از دست دادن شغل، پیدا کردن یک شغل جدید، بچه دار شدن، رفتن بچه ها، تغییر خانه، ازدواج کردن یا داغدیدگی. صرف نظر از اینکه تغییر صورت گرفته "خوب" یا "بد" می باشد، منجر به از بین رفتن موارد آشنا می شود و موارد ناآشنا را جایگزین آن می کند.
این مورد می تواند منجر به ایجاد شرایط بی ثباتی شود. در برخی مواقع تاثیر تغییرات بر روی ما بیشتر از حدی می باشد که ما درک می کنیم – و زمانی که احساس می کنیم به شرایط مناسبی دست پیدا کرده ایم، ممکن است که در شرایط متفاوتی قرار داشته باشیم.
در صورتی که تغییرات صورت گرفته در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلات شوند، ممکن است ترغیب شوید که یک فردی را سرزنش کنید – در اغلب مواقع همسر ما شخصی است که مورد سرزنش قرار می گیرد. ولی در صورتی که فرد سرزنش شده عامل ایجاد مشکل نباشد، در اینصورت رفتار ما منجر به ایجاد تنفر و عصبانیت در رابطه خواهد شد و ممکن است که احساسات آنها آسیب ببیند.
در مقابل سعی کنید که با آرامش، صداقت و با یک حالت پذیرا و باز با همسرتان صحبت کنید، و فقط سعی کنید که مکالمه داشته باشید: نسبت به مشکلاتی که متوجه شده اید، صریح باشید و همکاری داشته باشید، و در رابطه با روش های حل مشکل موجود، همراه با یکدیگر تفکر کنید و به راه حل مناسبی دست پیدا کنید. حتی در صورتی که قادر نباشید مورد اذیت کننده خودتان را تشخیص بدهید یا نحوه مقابله با آن را ندانید، صحبت کردن با همسرتان در مورد آن مشکل می تواند رابطه شما را صمیمی تر کند. نحوه بیان کردن احساساتتان با استفاده از کلمات مناسب و داشتن یک مکالمه آرام و صادقانه در مورد مشکلات موجود، برای داشتن یک احساس بهتر کافی می باشد.
در صورتی که همسرتان منجر به ایجاد مشکل شود، چه کاری باید انجام بدهید؟
البته یکی دیگر از انواع شکایت کردن، موردی است که به دلیل مشکلات موجود در رابطه شما ایجاد می شود. ممکن است این تصور را داشته باشید که همسر شما نقش زیادی را در صورت گرفتن احساسات منفی شما دارد. ممکن است که از آنها مایوس شوید – چرا که آنها هیچ توجهی به نیازهای شما نمی کنند و یا اینکه توجه و اهمیت مناسبی نسبت به شما قائل نمی شوند.
با این وجود، حتی در صورتی که این مورد وجود داشته باشد، سرزنش کردن مکرر آنها نمی تواند به نتایج مثبتی منجر شود. زمانی که به همسرتان حمله می کنید – صرف نظر از اینکه توجیه پذیر یا بدون توجیه باشد – این مورد می تواند منجر به شکل گیری حالت تدافعی در همسر شما شود یا اینکه وی هم به شما حمله کند. این کار می تواند منجر به وخیم تر شدن شرایط شود و به جای حل کردن مشکل منجر به غیرقابل کنترل شدن شرایط شود.
یک نتیجه بالقوه دیگر می تواند شامل تغییر نحوه صحبت کردن وی با شما باشد – از شنیدن موارد تکراری خسته شود. این مورد حتی از روش تلافی کردن هم می تواند خطرناکتر باشد، چرا که در این شرایط طرف مقابل هیچ نوع تلاشی برای شناسایی موقعیت نخواهد کرد و فقط تلاش خواهد کرد که به موقعیت موجود عادت کند. زمانی که این شرایط صورت بگیرد، می تواند به معنای عدم شناسایی و حل مشکلات موجود برای یک دوره زمانی طولانی مدت باشد – در اغلب مواقع این شرایط به سطوح حدی می رسد و یک تضاد واقعا بزرگی ایجاد می شود.
در این شرایط هم بهترین راه حل ممکن عبارت از تلاش برای صادقانه بودن، مثبت بودن و پذیرا بودن می باشد. زمانی که احساس اذیت شدن نمی کنید، با همسرتان صحبت کنید و یک زمان و فضای مناسبی را به مکالمه خودتان اختصاص بدهید. به صورت تهاجمی انتقاد نکنید، بلکه موارد صورت گرفته برای خودتان را بیان کنید. همچنین به صحبت های طرف مقابلتان هم گوش بدهید. مشکلات رابطه ای محدودی وجود دارند که یک طرفه می باشند و شما باید دیدگاه طرف مقابل را هم مد نظر قرار بدهید. فقط در صورتی که بتوانید شرایط موجود برای طرف مقابلتان را هم درک کنید، در آن صورت می توانید به یک راه حل مناسبی دست پیدا کنید.
ما مطلع هستیم که صحبت کردن در مورد مشکلات موجود در همه شرایط آسان نمی باشد، به خصوص در صورتی که تلاش زیادی برای رفع مشکل نداشته باشید. ولی این مورد با گذشت زمان راحت تر می شود. در این شرایط هم باید از اصول ارتباطی استفاه کنید – شاید به این نتیجه برسید که داشتن مکالمات خلاقانه تر مفیدتر می باشند.