درمان افسردگی بعد از سکته مغزی چیست؟ آیا سکته مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟ هر سال حدود 795000 نفر در ایالات متحده دچار سکته مغزی می شوند. باوجود اینکه بیش از 82 درصد از این افراد زنده می مانند، بسیاری از آن ها در طول توانبخشی با مشکلات مختلفی مواجه می شوند.

پس از سکته مغزی برخی از آن ها با چالش‌های فیزیکی مواجه می‌شوند، مانند اینکه باید راه رفتن، صحبت کردن، خوردن یا نوشتن را دوباره یاد بگیرند تا استقلال را دوباره به دست آورند. اما چالش‌های دیگر نامرئی هستند و شناسایی آنها دشوارتر است.

در اینجا به این موضوع می پردازیم که چرا افسردگی تا این حد بر بازماندگان سکته مغزی تأثیر می گذارد و متخصصان پزشکی برای کمک به چه کاری می توانند انجام دهند.

افسردگی پس از سکته یک عارضه نسبتا شایع سکته مغزی است و می تواند کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. سطح تحصیلات پایین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سیگار کشیدن و اختلالات عملکردی به عنوان عوامل خطر برای بروز افسردگی پس از سکته در نظر گرفته شد. 

آیا افسردگی پس از سکته شایع است؟
حدود یک سوم از تمام بازماندگان سکته مغزی در دوره ای از بهبودی خود دچار افسردگی می شوند. این سه برابر  بیشتر از جمعیت عادی است.

اگر  زن هستید، ممکن است خطر حتی بیشتر باشد. بر اساس مطالعه‌ای که اخیراً در مورد مقایسه بازماندگان سکته مغزی 65 ساله یا بالاتر صورت گرفته است، زنان 20 درصد بیشتر از همتایان مرد خود در معرض ابتلا به افسردگی پس از سکته هستند.

گونه و چرا افسردگی پس از سکته بر زنان متفاوت از مردان تأثیر می گذارد؟ احتمالاً به دلیل ترکیبی از عوامل مختلف از تفاوت های هورمونی گرفته تا نقش های اجتماعی بستگی دارد.

یک مطالعه نشان داد که در حالی که زنان بیشتر از مردان از سکته مغزی ایسکمیک جان سالم به در می‌برند، شرایط ناتوان‌کننده‌تری را نیز تجربه می‌کنند و پس از آن کیفیت زندگی ضعیف‌تری دارند.

تقریباً 25 درصد از بیمارانی که دچار سکته مغزی می‌شوند، در سه ماه اول پس از سکته مغزی، سطحی از اختلالات شناختی را تجربه می کنند. بازماندگان سکته مغزی با اختلال شناختی دارای میزان بالاتری از ناتوانی، مرگ و میر و بستری شدن طولانی تر در بیمارستان را تجربه می کنند که همه اینها می تواند منجر به علائم افسردگی شود.

علت افسردگی پس از سکته چیست؟
چرا برخی از بازماندگان سکته دچار افسردگی می شوند؟ به دلیل اینکه چگونه سکته بر ترکیبی از ویژگی های روانی، اجتماعی و بیولوژیکی تأثیر می گذارد.

در برخی موارد، زبان فرد ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و این بر توانایی او برای برقراری ارتباط و بیان خود تأثیر می‌گذارد. این تغییر می‌تواند برای بیماران ناامیدکننده باشد و ممکن است آن‌ها احساس انزوا کنند یا نتوانند از کارهایی که قبل از سکته انجام داده‌اند لذت ببرند.

برای دیگران، مبارزه ممکن است بیشتر در مورد مقابله با اثرات فیزیکی سکته مغزی باشد.

سکته مغزی ممکن است باعث ضعف یا تغییرات حسی در یک طرف بدن شود که لباس پوشیدن، حمام کردن، تغذیه و توالت رفتن را دشوار می کند و برخی از بیماران ممکن است در مورد نیاز به کمک احساس خجالت یا از دست دادن استقلال داشته باشند.

سکته مغزی در نیمکره چپ با نرخ بالاتر افسردگی مرتبط است و ممکن است با تأثیراتی که نیمکره چپ بر زبان و شناخت دارد مرتبط باشد.

علائم افسردگی پس از سکته مغزی چیست؟
مانند افسردگی عمومی، علائم افسردگی پس از سکته مغزی می تواند به روش های مختلفی ظاهر شود.

 از دست دادن لذت یا علاقه به انجام کارها، خلق افسرده، کمترین مشارکت اجتماعی، تغییر در اشتها، وزن، خواب زیاد، ناتوانی در تمرکز، احساس بی‌ارزشی یا ناامیدی و افکار آسیب‌رسانی به خود از علائم این افسردگی می باشد.

منبع:کانون مشاوران ایران-آیا سکته مغزی می تواند باعث افسردگی شود؟