گوش دادن به احساسات شخصی که در مقابل ما نشسته و این‌که خودما را جای او قرار دهیم یعنی همدلی کردن با او، یعنی احساساتش را درک می‌کنیم و عواطف یک اصل مهم در سازگاری رابطه‌هاست، ولی همین همدلی کردن و گوش کردن‌ها را باید از زمان کودکی به فرزندتان بیاموزید. آن خانواده‌ای که از احساسات دیگران مطلبی را نیاموخته و از مهارت درک هیجان چیزی نمی‌داند و یا دارای ضعف‌های زیادی در این زمینه‌ها است،

مگر می‌شود از آنها انتظار داشت که فرزندشان بتواند دیگران را درک کند؟ (آموزش به کودکان)خانواده‌ای که هنوز خودش نمی‌داند در برابر رفتارهای کودک مثل، بدخلقی، بدرفتاری، پرخاش، بدغذایی و یا ناملایمات او چه عکس‌العملی از خود نشان دهد، پس چه توقعی می‌توان از خود کودک داشت؟

مشاوره کودک درمورد عشق و نفرت
افرادی که وقتی در حضورشان صحبت از همدلی و یکرنگی می‌کنیم گویا برایشان حرف پرت و پلا و بی‌منطق و قاعده زده‌ایم و یا جمله مسخره‌ای را گفته‌ایم، نمی‌توان از آنها توقع داشت که بتوانند برای فرزندانشان صحبت از همدلی کنند و کودک خود را به آرامی و فروتنی و نرم‌خویی سوق دهند و یا بتوانند بیش از حد در این زمینه‌ها موفق عمل کنند. همه‌گیر شدن توقف در خود و بی‌اعتنایی به دیگران در جامعه زنگ خطری برای همه ماست، چون اساسا چه بخواهیم چه نخواهیم همه ما روی یک قایق نشسته‌ایم و پیش می‌رویم و سوراخ کردن این قایق به ضرر همه تمام خواهد شد.

اگر تصور کنیم با یکجانبه‌گرایی و خودخواهی می‌توانیم صاحب درک و کمالات شویم و یا بخواهیم خودمان را دست بالا بگیریم و افکار خود را بیش از حد به رخ دیگران بکشانیم، نه‌تنها خودمان ضرر می‌کنیم، بلکه فرزندی که تحت کنترل ماست، هر لحظه از عملکرد و طرز برخورد و افکار ما کپی می‌کند نیز ضرر می‌کند مشاورکودکان.

ما در این مقاله درباره مهارت توجه به دیگری، همدلی و درک هیجان‌ها، عواطف و اندیشه‌های دیگران را ترجیحا از دید و نگاه خانواده بررسی می‌کنیم و بر این موضوع تاکید می‌کنیم که اصل و مبنای ما خود پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرانی که قرار است فرزندانی با روان و ذهن سالم تحویل جامعه بدهند و به آنها بفهمانند که در آینده سکانداران این جامعه آنها هستند. تردید نکنید درک احساسات و عواطف دیگران نیازمند آموزش است که باید از دوران کودکی به فرزند آموخت.

نمایش هیجان و عاطفه در بازی ها
پدرها و مادرها باید به یاد داشته باشند که از سه سالگی کودک خود را به صورت آگاهانه با احساسات و هیجان‌های مختلف آشنا سازند. یعنی می‌توانید به وسیله بازی کردن با او و یا این‌که او را با احساسات اصلی مواجه کنید تا نسبت به آنها آگاه شود و فرق بین بسیاری از هیجانات را متوجه شود و درک نماید. به طور مثال می‌توان به هیجان‌هایی مثل مثل غم، عصبانیت، خشم، شادی، ترس، اضطراب و نفرت اشاره کرد.

بهتر است بدانید که اگر کودک دختری در خانه دارید به وسیله عروسک‌های بزرگ و کوچک با او خاله بازی کنید و با نمایش بازی کردن به خانه او بروید و درباره بعضی از اتفاقاتی که در همان روز و یا روز قبل برایتان افتاده، با او صحبت کنید.

سعی کنید خود را به حالت یک کودک در آورید و خیلی کودکانه با او رفتار کنید تا او شما را بفهمد و بتواند ارتباط کودکان با شما برقرار کند. در بین بازی با او سعی کنید گاهی اوقات خود را غمگین نشان دهید و یک داستان ناراحت‌کننده برایش تعریف کنید و بعضی اوقات شاد شوید و داستان‌های طنزآمیزی برایش تعریف کنید و با این کار باعث شوید تا احساسات و عواطف و درک کودک را درباره آن موقعیت‌ها شناسایی کنید.

رفتار فرزندان در سنین مختلف
به یاد داشته باشید که فرزند کوچک‌تر از فرزند بزرگ‌تر الگو می گیرد. متاسفانه در بعضی از موارد مشاهده می‌شود که بعضی از خانواده‌ها حتی با خودشان هم صادق نیستند و گاهی اوقات فضای خانه‌شان از تظاهر و دروغگویی پر می‌شود. به یاد داشته باشید که وقتی کودک شما چند بار با دروغ و ظاهرسازی مواجه شود، این عملکرد اشتباه را در ذهن خود ضبط کرده و به مرور زمان از خودش به عناوین مختلف انعکاس خواهد داد. اگر چنین عملکردی از سمت خودتان ارائه دادید، هرگز از کودکتان توقع نداشته باشید که کودکتان بویی از همدلی و درک متقابل داشته باشد.

منبع:مرکز مشاوره-مشاور کودکان: آموزش دوست داشتن و نفرت به کودکان!