امروزه آگاهی های عمومی در خصوص اختلالات شخصیتی و نرخ شیوع آن ها روبه افزایش گذاشته است.
علی رغم اینکه این مساله می تواند تاحد زیادی امیدبخش باشد اما گروهی از افراد نیز ممکن است در هر شراطی، اقدام به برپسب زنی به خود و دیگران کنند و یا در خصوص احتمال ابتلا به اختلالات روانی احساس نگرانی و اضطراب کنند.
یکی از این اختلالات که در میان سایر اختلالات شخصیتی از نرخ شیوع بیشتری برخوردار است، اختلال شخصیت مرزی است که از آن با عنوان شخصیت بی ثبات هیجانی نیز یاد می شود.
با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را مهم ترین نشانگان اساسی این اختلال آشنا کنیم.
علایم تشخیصی اختلال شخصیت مرزی (borderline)
به منظور تشخیص وجود این اختلال وجود حداقل ۵ مورد از علایم زیربه صورت مستمر ضروری است.
لازم است این علایم از دوران کودکی آغاز شده و تا سنین بزرگسالی وجود داشته باشند.
نکته ی ضروری دیگر آن است که تشخیص وجود این اختلال از طریق مصاحبه ی روانپزشکی اتفاق می افتد اما با دقت در علایم و نشانگان می توانید به خودتان و اطرافیان تان کمک زیادی کنید.
اختلال هویتی به معنای بی ثباتی دیدگاه در مورد خود
بی ثباتی خلقی و احساسی مانند اینکه برای چند ساعتی غمگین است، دچار اضطراب شدید می شود، تحریک پذیر است و این علایم غالبا بیش از چند روزطول نمی کشد.
بی ثباتی در روابط بین فردی به صورت سیاه و سفید. بدین معنی که یا روابطش را آرمانی می داند و یا کاملا بی ارزش.
تلاش مضطربانه و افراطی به منظور پیشگیری از طرد.
خودزنی های افراطی، تهدید به خودکشی و یا اقدام به آن
تکانشی بودن حداقل در دو حوزه از زندگی
احساس پوچی و بی ارزشی
ناتوانی و یا دشواری در کنترل خشم
تجربه ی احساس گسستگی و افکار پارانویدی در مواقع بحرانی و پر تنش
دنیا از دیدگاه شخصیت مرزی چگونه است؟
مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی، قبل از ورود به رابطه در مورد آن تصویرسازی های اغراق آمیز زیادی انجام می دهند اما پس از ورود به آن ممکن است آن رابطه را بدترین و بی ارزش ترین رابطه بدانند.
جالب است که مرزی ها به دلیل ترس شدید از طرد شدن، یا به طرف مقابل شان می چسبند و یا به حالتی کاملا برعکس عمل می کنند.
به این معنا که قبل از آنکه طرد شوند، به گونه ای بی رحمانه طرف مقابل شان را طرد می کنند تا مبادا با احساس طاقت فرسای طرد شدن که یادآور خاطرات دردناک کودکی است مواجه شوند.
این افراد ممکن است در ظاهر شخصیت های مغروری نیز به نظر برسند که مشخصه ی اصلی آن ها “نوسان” است.
نوسان، مشخصه ی اصلی دنیای مرزی هاست
مرزی ها در اعمال، رفتار، افکار، باورها و روابط بین فردی نوسانات زیادی را بروز می دهند که ممکن است برای طرف مقابل کاملا گیج کننده باشد.
مبتلایان به طرز قابل توجهی در کنترل خشم مشکل دارند. بنابراین ممکن است در حالی که چند دقیقه قبل کاملا آرا بوده اند، یک دفعه از کوره در روند و طوفان خشم شان سرریز کند.
شیوه ی ابراز خشم این دسته از افراد، غالبا معطوف به خود است بدین معنا که آن ها رفتارهای خودآزارگرانه ی بسیار زیادی دارند.
در کنار موارد ذکر شده، تجربه ی توهم و افکار پارانویایی در مواقع استرس نیز باعث شده است تا این اختلال به عنوان مرز وان پریشی و روان نژندی یا همان “مرزی” نام گذاری شود.
ممکن است در بخش های مختلف بدن شان شواهدی از آسیب به خود، خودزنی و یا اقدام به خودکشی نیز ببینید.
از دیدگاه شخصیت مرزی، او فردی بی ارزش و پوچ است که چیزی برای ارایه به دنیا ندارد و با احتمال بسیار زیاد در دوران کودکی نیز مورد سوء استفاده جسمی و یا جنسی قرار گرفته است.
شخصیت مرزی چگونه شکل می گیرد؟
دیدگاه های مختلف روانشناسی، در خصوص تبیین نحوه ی شکل گیری این نوع از شخصیت نظرات متفاوتی دارند.
پیشگامان نوعی از روانکاوی به نام نظریه روابط موضوعی، بر این عقیده اند که پایه و اساس این نوع از شخصیت، شکل گیری یک “من نا ایمن” در دوران کودکی است.
شخصیت مرزی چگونه شکل می گیرد؟
مولفه های تاثیر گذار بر ناایمنی
یکی از اساسی ترین مولفه های تاثیر گذار بر ناایمنی من عبارت است از دریافت بازخوردهای بی ثبات و غیر یکپارچه از جانب والدین.
به عنوان مثال در صورتی که کودکی به دلیل موفقیت های تحصیلی، از جانب والدینش مورد تشویق و تحسین قرار گیرد اما روابط صمیمانه والد و کودک با تحسین قبلی، هماهنگ نباشد، زمینه اصلی برای شکل گیری شخصیت مرزی ایجاد می شود.
در این حالت کودک خود را به دلیل موفقیت هایش خوب می داند اما دقایقی پس از آن، روابط سرد و خشکی را تجربه خواهد کرد که با تحسین های قبلی در تناقض است.
تداوم مستمر این حالت در دوران کودکی منجر به درون فکنی حالات والدینی به کل دنیا و اطرافیان می شود.
به عبارت ساده تر کودک تصمیم می گیرد تا طبق آنچه از والدینش اموخته و درونی کرده، دنیا را سیاه یا سفید ببیند.
بر اساس ادبیات درمان دیالکتیکی، از نظر چنین کودکی هیچ گونه سنتزی از واقعیت های متضاد ممکن نیست و تمامی آنچه وجود دارد یا کاملا با ارزش و یا کاملا بی ارزش است.
کلیدی ترین نکات در بهبود و درمان شخصیت مرزی
اگرچه دارو درمانی به منظور کاهش افکار خودکشی و اختلالات همایند مانند اضطراب و افسردگی این بیماران تجویز می شود اما کاهش علایم اصلی اختلال نیازمند پیروی از اصول اساسی است که بسیاری از اطرافیان شخصیت مرزی از آن ها بی خبرند.
مراقب ترس های شخصیت مرزی باشید.
همانطور که در بخش قبل گفته شد اساس شکل گیری این نو ع از شخصیت در مفهوم “ناایمنی من” قرار دارد که نشان دهنده ی “ترس شدید” است.
ترس از طرد شدن، رها شدن و حتی مستقل شدن.
مرزی ها نسبت به هرگونه احساس رها شدگی مضطرب می شوند و این مساله می تواند مانع از درمان و در موارد زیادی عود مجدد علایم شود.
بنابراین ضروری ترین نکته آن است که احساس ایمنی و امنیت را تداعی کنید.
مراقب ترس های شخصیت مرزی باشید.
هرگز چند هدف همزمان تعیین نکنید.
تجربه ی هرگونه موفقیت برای مرزی ها می تواند چنین ادراک شود که ” خب حالا دیگه بهتر شده ای و نیاز به مراقبت نداری”.
بنابراین علایم مجددا عود خواهند کرد.
به این منظور لازم است در هربار، یک هدف و انتظار کاملا واضح و روشن داشته باشید تا او بتواند آن را به پایان برساند.
شراطی را ایجاد کنید که او بتواند با شما و یا در نزدیکی تان زندگی کند چراکه احتمال آسیب به خود همواره وجود دارد.
البته لازم است بدانید که در صورت بروز خشم افراطی، مشاجره با این افراد کاملا بی فایده است و بهتر است موقعیت را ترک کنید.
ایجاد یک سبک زندگی سالم برای این افراد امری ضروی است.
داشتن یک سبک زندگی سالم معنادار باعث می شود آن ها بتوانند بر احساس پوچی و بی معنایی غلبه کنند و نوسانات خلقی کمتری نشان دهند.
این کار می تواند عضویت در یک خیریه، شروع کردن ورزش، پیوستن به یک گروه مذهبی و.. باشد.
بر نکات مثبت زندگی تمرکز کنید.
در زندگی با شخصیت مرزی، تمرکز بر نقاط منفی و یا بیماری می تواند بسیار آسیب زا باشد.
بهتر است بر پیشرفت ها و نکات مثبت زندگی تمرکز کنید و به او اجازه دهید تا از طریق احساس آرامش و امنیت، توانمندی های درونی خود را بروز دهد.
منبع: مشاورکو: مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین - آیا من اختلال شخصیت مرزی دارم؟